صطنکةلغتنامه دهخداصطنکة. [ ص َ طَ ک َ ] (اِ) میله ٔ چوبی . بعضی معتقدند که این کلمه از لغت اسپانیائی طرنکه بمعنی میله برای بستن و کلون کردن در آمده است . (دزی ج 1 ص 832).
چنگهلغتنامه دهخداچنگه . [ چ َ گ َ ] (اِخ ) نام پادشاهی بوده است که گویند دختران مردم را بزور میگرفت ، میبرد و از آنها ازاله ٔ بکارت میکرد و پس از آن اجازه میداد که بشوهر دهند. چ