صدرةلغتنامه دهخداصدرة. [ ص ُ رَ ] (ع اِ) سینه . (منتهی الارب ). || سرسینه . (منتهی الارب ). مااشرف من اعلی صدره . (قطر المحیط). بالای سینه . (مهذب الاسماء). || سینه پوش . کرته ٔ
صدرهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. سینه یا بالای سینۀ انسان.۲. جامۀ بیآستین که سینه را میپوشاند؛ سینهپوش.
أَثْلَجَ صَدْرَهُدیکشنری عربی به فارسیخوشحالش کرد , دلخوش کرد او را , خشنود ساخت او را , خرسند کرد او را , مسرور کرد او را