صدرالاسلاملغتنامه دهخداصدرالاسلام . [ ص َ رُل ْ اِ ] (اِخ ) بزدوی . او راست : امالی در فروع . (کشف الظنون ).
علیلغتنامه دهخداعلی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شیران همدانی (علی اکبر...)، ملقّب به صدرالاسلام . رجوع به علی اکبر همدانی شود.
علیلغتنامه دهخداعلی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد همدانی (علی اکبر...)، ملقّب به صدرالاسلام . رجوع به علی اکبر همدانی شود.
ارغونلغتنامه دهخداارغون . [ اَ ] (اِخ ) ناحیه ٔ قدیم شمال شرقی اسپانیاکه امروزه شامل ایالات هوئِسکا، سرقسطه و تروئِل میشود: و مدینة طمریس و مدینة یاقة و مدینة سنجیلی و مدینة ارغو
طاهرلغتنامه دهخداطاهر. [ هَِ ] (اِخ ) محمود الملقب بصدر الاسلام . او راست : کتابی به نام «فوائد صدرالاسلام ». (کشف الظنون ).
بزدویلغتنامه دهخدابزدوی . [ ب َ دَ وی ی ] (اِخ ) محمدبن محمدبن حسین بن عبدالکریم بن موسی ، مکنی به ابوالسیر و ملقب به صدرالاسلام برادر فخرالاسلام بزدوی . یکی از فقهای بزرگ و فحول