طبطبةدیکشنری عربی به فارسیگيره اي که مته را در ماشين نگه ميدارد , مرغک , عزيزم , جانم , جوجه مرغ تکان , صدايي که براي راندن حيوان بکار ميرود
دگرصداییheterophonyواژههای مصوب فرهنگستانیکی از بافتهای موسیقی، خصوصاً در اجرای بداهه، حاصل از اجرای همزمان برداشتهای (version) مختلف یک لحن
پادصداییantiphonyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بافت موسیقایی که در آن دو یا چند گروه یک قطعه یا بخشی از آن را بهصورت سؤال و جواب اجرا میکنند
جابهجایی صداییvoice exchange, part exchangeواژههای مصوب فرهنگستانجابهجایی دو و گاه سه صدای عباراتی که همزمان شنیده میشوند