صحنهآراset decoratorواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که مسئولیت کلی آرایش صحنه و ساخت آرایهها را بر عهده دارد
صحنهبندیmise-en-scene (fr.), setting 3واژههای مصوب فرهنگستانچینش عناصر مختلف، مانند آرایهها، بازیگران، دوربین، نور، صحنهافزار، برای ایجاد تأثیر مطلوب بصری
آیندهنماflash forward, flash aheadواژههای مصوب فرهنگستاننما یا صحنهای که نشاندهندۀ رویدادی است که در آیندۀ روایت فیلم اتفاق میافتد
گذشتهنماflashbackواژههای مصوب فرهنگستاننما یا صحنهای که نشاندهندۀ رویدادی است که در گذشتۀ روایت فیلم اتفاق افتاده است
صحنۀ انتزاعیabstract setواژههای مصوب فرهنگستانصحنهای که با عناصر ساده و نمادین فضای واقعی را در ذهن تماشاگر القا میکند
صحنۀ چندچینشیmultiple setting, simultaneous setting, composite settingواژههای مصوب فرهنگستانصحنهای مرکب از سه یا چند صحنۀ مجزا که همزمان کل صحنۀ نمایش را تشکیل میدهد