صبریهفرهنگ نامها(تلفظ: sabriye) (عربی) (صبر + ایه (پسوند نسبت)) ، منسوب به صبر ؛ (به مجاز) صبور و شکیبا .
صاریةلغتنامه دهخداصاریة. [ ی َ ] (ع ص ) چاهی که آب آن از دیرماندگی برگردیده رنگ و برگشته مزه باشد. (منتهی الارب ).
صبیةلغتنامه دهخداصبیة. [ ص ُ ب َی ْ ی َ ] (ع اِ مصغر) تصغیر صَبیَّة است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
صاریةلغتنامه دهخداصاریة. [ ی َ ] (ع ص ) چاهی که آب آن از دیرماندگی برگردیده رنگ و برگشته مزه باشد. (منتهی الارب ).
صبیةلغتنامه دهخداصبیة. [ ص ُ ب َی ْ ی َ ] (ع اِ مصغر) تصغیر صَبیَّة است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
صبریشوعلغتنامه دهخداصبریشوع . [ ص َ ی َ ] (اِخ ) نام جاثلیقی است که نعمان بن المنذر را بدین مسیحیت درآورد. (تاریخ اسلام فیاض ص 29).
صبرةلغتنامه دهخداصبرة. [ ص َ رَ ] (ع اِ) هر چه برهم نشسته باشد از سرگین و بول و بعر در حوض . (منتهی الارب ). || سختی سرمای زمستان . (اقرب الموارد). || وسط زمستان . (منتهی الارب