فرهنگ فارسی عمید
بامداد؛ بامدادان؛ اول روز؛ صبحگاه؛ صبحگاهان؛ صبحدم.⟨ صبح پسین: [قدیمی] = ⟨ صبح صادق⟨ صبح سعادت: [قدیمی، مجاز] آغاز خوشبختی.⟨ صبح کاذب (دروغین، اول، نخستین): اولین روشنایی روز پیش از صبح صادق؛ دم گرگ: ◻︎ صبح کاذب زند از صدق نفس / نور او یک دو نفس باشد و بس (جامی۴