صبحانهگویش اصفهانی تکیه ای: sohbuna طاری: sobhuna طامه ای: sowbuna طرقی: sobhâna کشه ای: sowbâna نطنزی: soxbuna
ناشتالبلغتنامه دهخداناشتالب . [ ش ِ ل َ ] (ص مرکب ) گرسنه . روزه دار. که دیری است لب به خوراکی نزده . زنگ دندان . که صبحانه صرف نکرده است : ای ساقی الغیاث که بس ناشتالبم زآن می بده
اسکاتلغتنامه دهخدااسکات . [ اِ ] (اِخ ) والتر. یکی از بزرگترین نویسندگان اسکاتلندی در ربع اول قرن نوزدهم . وی در نظم و نثر هر دو اقتدار و مهارت داشت و آثاری که از خود یادگار گذاش
زیرلغتنامه دهخدازیر. (ق ، اِ، حرف اضافه ) نقیض بالا. (برهان ). یعنی پایین . پهلوی «ازیر» ، «اژر» ، «هچ -اذر» ، از اوستایی «هچا + اذئیری » ، کردی «ژیر» ، بلوچی عاریتی «چره » و «
خوردنلغتنامه دهخداخوردن . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص ) از گلو فرودادن و بلعیدن غذا و طعام و جز آن . (ناظم الاطباء). اوباریدن . بلع کردن . اکل . تناول . جاویدن چیزی جامد. (یادداشت مو