58 مدخل
اسکله، بارانداز، جتی
صاقب . [ ق ِ ] (اِخ ) کوهی است . (منتهی الارب ) (معجم البلدان ).
صاقِب؛ رویارو شونده. کسی که رودررو می شود.
موش صحرا
wharfmen
wharfinger، مامور اسکله یا برانداز، رئیس لنگرگاه
بی رحم
عجله کن