صادرکنندهلغتنامه دهخداصادرکننده . [ دِ ک ُ ن َن ْ دَ / دِ ] (نف مرکب ) کسی که صادرات را به خارج میفرستد. رجوع به صادرات شود.
صادرکنندة ضمانت مشروطwarrantorواژههای مصوب فرهنگستانکسی که کالا یا خدمت خریداریشده از غیر را تضمین میکند
صادرکنندۀ گواهیcertificate authority 1, CA 3واژههای مصوب فرهنگستانسازمان یا شرکت معتبری که برای ایجاد امضای الکترونیکی و جفتکلیدهای عمومی و خصوصی گواهی رقمی صادر میکند
پیمان قرضهbond covenantواژههای مصوب فرهنگستانپیمان الزامآور حقوقی میان صادرکننده و دارندۀ اوراق قرضه
اوپکفرهنگ انتشارات معین(اُ پِ) [ انگ . O.P.E.C ] (اِ.)سازمان کشورهای صادرکنندة نفت با هدف ایجاد هماهنگی در سیاست نفتی .
منتقلکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، ناقل، وصی، صلحکننده، فرستنده، ارسالکننده، اعزامکننده، صادرکننده، پستخانه، مخابرهکننده رسانا، هادی شخص دهنده
اوراق تعهدبخش عمومیgeneral obligation bonds, GOواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اوراق قرضة شهرداری که منبع تأمین مالی آن بهجای درآمد یک طرح مشخص، اعتبار و قدرت مالیاتستانی مرجع صادرکننده است