صاعدلغتنامه دهخداصاعد. [ ع ِ ] (اِخ ) ابن ربیعةبن ابی غانم . صاحب روضات از وی به ثقه ٔ فقیه تعبیر کند و گوید شرح حال وی را شیخ فرج اﷲ حویزی در کتاب خویش آورده است ، او شاگرد شیخ
صاعدلغتنامه دهخداصاعد. [ ع ِ ] (اِخ ) ابن سهل بن بشربن احمدبن سعید، مکنی به ابی روح . وی محدث و از اسفرایین است ، از خطیب بغدادی و کتانی و ابن ابی الحدید (صاحب شرح نهج ) و جزآنا
صاعدلغتنامه دهخداصاعد. [ ع ِ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن صاعدبن عبدالسلام تمیمی ، مکنی به ابی القاسم . و او را بصری نحاس گویند و معروف به ابن براد است . وی محدث بود، و از جماعتی
صاعدلغتنامه دهخداصاعد. [ ع ِ ] (اِخ ) ابن ربیعةبن ابی غانم . صاحب روضات از وی به ثقه ٔ فقیه تعبیر کند و گوید شرح حال وی را شیخ فرج اﷲ حویزی در کتاب خویش آورده است ، او شاگرد شیخ
صاعدلغتنامه دهخداصاعد. [ ع ِ ] (اِخ ) ابن سهل بن بشربن احمدبن سعید، مکنی به ابی روح . وی محدث و از اسفرایین است ، از خطیب بغدادی و کتانی و ابن ابی الحدید (صاحب شرح نهج ) و جزآنا