شیگارلغتنامه دهخداشیگار. (اِ) کار فرمودن باشد بی اجرت و مزد. (برهان ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ جهانگیری ). کار فرمودن بی اجرت و مزد باشد، و این اصلی نیست بلکه یاء ممال الف است که هم
کیزگویش بختیاریشیارى که بر اثر شخم زدن با گاوآهن در زمین بهوجود آید (براى سهولت آب دادن، هر زمین را به چند تخته و هر تخته را به چند کیز تقسیم مىکنند).