شیواییلغتنامه دهخداشیوایی . [ شی ] (حامص ) صفت و حالت و چگونگی شیوا.فصاحت . بلاغت . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شیوا شود.
شنواییفرهنگ انتشارات معین(شَ یا ش )1 - (حامص .) عمل شنیدن . 2 - (اِ.) یکی از حواس ظاهره و آن شنیدن اصوات است .
شیداییفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیقراری، دلباختگی، دلدادگی، دلشدگی، شوریدگی، شیفتگی، عاشقی ۲. جنون، دیوانگی
براعتفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. شیوایی و فصاحت در کلام.۲. برتری یافتن در علم و فضل یا کمال و جمال. براعت استهلال: (ادبی) در بدیع، آوردن کلمات و عباراتی در دیباچۀ کتاب یا مطلع قصیده که دلالت
eloquenceدیکشنری انگلیسی به فارسیفصاحت، سخنوری، شیوایی، علم فصاحت، علم بیان، طلاقت لسان، عبارت سازی، خوش زبانی
جمال الدین قزوینیلغتنامه دهخداجمال الدین قزوینی . [ ج َ لُدْ دی ن ِ ق َ ] (اِخ ) شاعری است از مردم ابهر که اشعار شیوایی دارد. این رباعی ازوست :صبح است بیا بر می گلرنگ زنیم وین شیشه ٔ نام و ن