شیشکی بندلغتنامه دهخداشیشکی بند. [ شی ش َ ب َ ] (نف مرکب ) آنکه کسی را شیشکی ببندد. آنکه تحقیر و استهزاء کسی را آواز تیز از دهان برآرد. || (حامص مرکب ) به معنی شیشه بند کردن است .(از آنندراج ). رجوع به شیشه بند و شیشکی بستن شود.
شیشکیلغتنامه دهخداشیشکی . [ شی ش َ ] (اِ) عفط. آوازی چون آواز تیز که از میان دو لب فراهم کرده برآورند، تخفیف گفتار یا کردار کسی را. به عنوان مسخره و تحقیر کسی صدای تیز از دهان برآوردن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شیشکی بستن و شیشکی انداختن شود.
شیشکیفرهنگ فارسی عمیدصدایی شبیه صدای باد شکم که برای مسخره کردن کسی از دهان ایجاد میکنند.⟨ شیشکی بستن: (مصدر لازم) [عامیانه] صدای مخصوص از دهن درآوردن و کسی را مسخره کردن.
شیشه بندلغتنامه دهخداشیشه بند. [ شی ش َ / ش ِ ب َ ] (نف مرکب ) شیشکی بند. آنکه تحقیر و تمسخر کسی را، از دهان آوازی مخصوص برآورد. (یادداشت مؤلف ) : شیشه بندان ظرافت بهمین می گفتندمحتسب گر گذرد از در میخانه ٔ عشق . <p class="aut
شیشکیلغتنامه دهخداشیشکی . [ شی ش َ ] (اِ) عفط. آوازی چون آواز تیز که از میان دو لب فراهم کرده برآورند، تخفیف گفتار یا کردار کسی را. به عنوان مسخره و تحقیر کسی صدای تیز از دهان برآوردن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شیشکی بستن و شیشکی انداختن شود.
شیشکیفرهنگ فارسی عمیدصدایی شبیه صدای باد شکم که برای مسخره کردن کسی از دهان ایجاد میکنند.⟨ شیشکی بستن: (مصدر لازم) [عامیانه] صدای مخصوص از دهن درآوردن و کسی را مسخره کردن.
شیشکیلغتنامه دهخداشیشکی . [ شی ش َ ] (اِ) عفط. آوازی چون آواز تیز که از میان دو لب فراهم کرده برآورند، تخفیف گفتار یا کردار کسی را. به عنوان مسخره و تحقیر کسی صدای تیز از دهان برآوردن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شیشکی بستن و شیشکی انداختن شود.
شیشکیفرهنگ فارسی عمیدصدایی شبیه صدای باد شکم که برای مسخره کردن کسی از دهان ایجاد میکنند.⟨ شیشکی بستن: (مصدر لازم) [عامیانه] صدای مخصوص از دهن درآوردن و کسی را مسخره کردن.