شیشه پاک کنلغتنامه دهخداشیشه پاک کن . [ شی ش َ / ش ِ ک ُ ] (نف مرکب ) آنکه شیشه ٔمنازل یا اتومبیلهای کسان را پاک کند. || (اِ مرکب ) وسیله ٔ پاک کردن شیشه از پارچه و غیره .
شیشهلغتنامه دهخداشیشه . [ شی ش َ / ش ِ ] (ص نسبی ، اِ) درتداول زارعان خراسان این است که گویند روز ششم فروردین و شانزدهم و بیست وششم و سی وششم بهار معمولاً باران می آید و این بار
کنلغتنامه دهخداکن . [ ک ُ ] (نف مرخم ) (ماده ٔ مضارع از «کردن ») کننده و آنکه کاری را می کند مانند: در میان کن ؛ یعنی آنکه در میان می آورد. (ناظم الاطباء). در ترکیب با کلمات د
برف پاک کنفرهنگ انتشارات معین(بَ کُ) (اِفا. اِمر.) وسیله ای که روی شیشة اتومبیل قرار گرفته هنگام باریدن باران یا برف آن را به حرکت درآرند تا شیشه را پاک کند.
برف پاک کنلغتنامه دهخدابرف پاک کن . [ ب َ پاک ْ، ک ُ ] (نف مرکب ) شخصی که برف را از روی زمین و پشت بام میروبد. (فرهنگ فارسی معین ). || (اِ مرکب ) آلتی آهنی تیغه مانند با لبه ٔ لاستیکی