شیر پسینhind milkواژههای مصوب فرهنگستانشیر چگال و چرب و پرکالری که در هر بار شیردهی پس از شیر پیشین ترشح میشود
شیر پیشینfore milkواژههای مصوب فرهنگستانشیر رقیق که در ابتدای هر بار شیردهی پیش از شیر پسین ترشح میشود
گردن پیچیدنلغتنامه دهخداگردن پیچیدن . [ گ َ دَ دَ ] (مص مرکب ) اطاعت نکردن . اعراض کردن . سر باززدن : نژادی از این نامورتر کراست خردمند گردن نپیچد ز راست . فردوسی .بکردار شیر است آهنگ
لبدلغتنامه دهخدالبد. [ ل ُ ب َ ] (ع ص ، اِ) مرد خانه نشین و جای گیر که به تلاش روزی نرود و سفرنگزیند. (منتهی الارب ). || مال ٌ لبد؛ مال بسیار. منه قوله تعالی : مالاً لبدا. (منت
تقریبلغتنامه دهخداتقریب . [ ت َ] (ع مص ) نزدیک کردن . (تاج المصادر بیهقی ). نزدیک گردانیدن . (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج )
جسدلغتنامه دهخداجسد. [ ج َ س َ ] (ع اِ) تن مردم و جن و ملائکه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تن . (ترجمان القرآن عادل بن علی ) (آنندراج ). تن مردم . (مهذب الاسماء). تن و بعضی