شیخ محمدلغتنامه دهخداشیخ محمد. [ ش َ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) اول . مؤسس خاندان شرفای حسنی (مراکش ) ملقب به شیخ (جلوس 951 - 965 هَ . ق .) رجوع به طبقات سلاطین لین پول و فرهنگ فارسی
شیخ محمدلغتنامه دهخداشیخ محمد. [ ش َ م ُ ح َم ْم َ ] (اِخ ) دهی از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز است و 300 تن سکنه دارد. این آبادی از سه محل تشکیل شده است . (از فرهنگ جغراف
شیخ محمدلولغتنامه دهخداشیخ محمدلو. [ ش َ م ُ ح َ م ْ م َ ] (اِخ )دهی از دهستان ارشق بخش مرکزی شهرستان خیاو است و 160 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
ده شیخ محمدلغتنامه دهخداده شیخ محمد. [ دِه ْ ش َ / ش ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میرعبدی بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار. واقع در 7هزارگزی جنوب خاوری دشتیاری کنار راه مالر
شیرمحمدیلغتنامه دهخداشیرمحمدی . [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) تیره ای از شعبه ٔ الیاس از تقسیمات دشمنزیاری ایلات کوه گیلویه ٔ فارس . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 89).
شیخ محمدلولغتنامه دهخداشیخ محمدلو. [ ش َ م ُ ح َ م ْ م َ ] (اِخ )دهی از دهستان ارشق بخش مرکزی شهرستان خیاو است و 160 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
ده شیخ محمدلغتنامه دهخداده شیخ محمد. [ دِه ْ ش َ / ش ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میرعبدی بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار. واقع در 7هزارگزی جنوب خاوری دشتیاری کنار راه مالر
صفیلغتنامه دهخداصفی .[ ص َ ] (اِخ ) نام وی شیخ محمد و از شعرای ایران و از مردم شیراز است ، در علم حساب ید طولی داشته و به هندوستان رفت و به سال 974 در دکن درگذشت . از اوست :رخس
محمدتقیلغتنامه دهخدامحمدتقی . [ م ُ ح َم ْ م َ ت َ ] (اِخ ) شیخ محمدتقی معروف به آقانجفی اصفهانی فرزند حاج شیخ محمدباقر ایوانکیفی از روحانیون متنفذ و متمول اصفهان بود در ربیعالثانی