شکرنباتلغتنامه دهخداشکرنبات . [ ش َ ک َ ن َ ] (اِ مرکب ) طبرزد. (دهار) (یادداشت مؤلف ). نبات . (یادداشت مؤلف ).
کرنباتیلغتنامه دهخداکرنباتی . [ ] (اِخ ) محمدبن یحیی .از سران لشکر زنگیان که والی اهواز شد و آنجا را رها کرد تا به دست موفق افتاد. (ابن اثیر ج 7 ص 129).
شکرآبادلغتنامه دهخداشکرآباد. [ ش ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاغه ٔ بخش دورود شهرستان بروجرد. سکنه 150 تن . آب آن از رودخانه و قنات . محصول عمده غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی
شکرآبادلغتنامه دهخداشکرآباد. [ ش ِ ک َ ] (اِخ )دهی است از دهستان میربیگ بخش دلفان شهرستان خرم آباد. سکنه 360 تن . آب از رودخانه ٔ کشفان . محصول عمده غلات و لبنیات و پشم . ساکنان از
شکرآبادلغتنامه دهخداشکرآباد. [ ش ِ ک َ ](اِخ ) دهی است از دهستان یوسف آباد بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد. سکنه 150 تن . آب آن از رودخانه ٔ کهمان است . محصول عمده غلات و حبوب و لبنیا
کرنباتیلغتنامه دهخداکرنباتی . [ ] (اِخ ) محمدبن یحیی .از سران لشکر زنگیان که والی اهواز شد و آنجا را رها کرد تا به دست موفق افتاد. (ابن اثیر ج 7 ص 129).
شکرآبادلغتنامه دهخداشکرآباد. [ ش ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاغه ٔ بخش دورود شهرستان بروجرد. سکنه 150 تن . آب آن از رودخانه و قنات . محصول عمده غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی
شکرآبادلغتنامه دهخداشکرآباد. [ ش ِ ک َ ] (اِخ )دهی است از دهستان میربیگ بخش دلفان شهرستان خرم آباد. سکنه 360 تن . آب از رودخانه ٔ کشفان . محصول عمده غلات و لبنیات و پشم . ساکنان از