شپیرلغتنامه دهخداشپیر. [ ش َ ] (اِخ ) نام کوهی است به غایت بزرگ و بلند.(برهان ) (انجمن آرا) (از ناظم الاطباء) : چو در سواد ثناهای تو گذارم کلک ز جا به رقص برآید ز استماع سریریکی
شپیرلغتنامه دهخداشپیر. [ ش َپ ْ پی ] (سریانی ، اِ)صورتی از شبیر است که به لغت سریانی معنی مصغر خوب و نیک یا خوبک و نیکک دارد و به عربی حسین خوانند. (برهان ) (از ناظم الاطباء). ر
شپیرانلغتنامه دهخداشپیران . [ ش ِ ] (اِخ ) نام یکی از دهستان های هفتگانه ٔ بخش شاهپور شهرستان خوی . آب آن ازرودخانه و چشمه است . از 15 آبادی تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 2245 تن و
شپیرانلغتنامه دهخداشپیران . [ ش ِ ] (اِخ ) نام یکی از دهستان های هفتگانه ٔ بخش شاهپور شهرستان خوی . آب آن ازرودخانه و چشمه است . از 15 آبادی تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 2245 تن و
اسپیرلغتنامه دهخدااسپیر. [ اِ ] (اِخ ) (در آلمانی : شپَیِر ) شهری است مرکز ایالت پالانینا در باویر در 264 هزارگزی شمال غربی مونیخ و در نزدیکی ساحل چپ نهر رن و در ساحل رود اسپیر،
دیلزیلغتنامه دهخدادیلزی . [ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شپیران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد با 211 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
دیلزیلغتنامه دهخدادیلزی . [ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شپیران بخش سلماس خوی با 649 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
گورنیکلغتنامه دهخداگورنیک . (اِخ )دهی است از دهستان شپیران بخش سلماس شهرستان خوی واقع در 39500 گزی جنوب باختری سلماس و 2500 گزی جنوب ارابه رو قلعه رش دره . هوای آن سردسیر سالم است