شَاخِصَةٌفرهنگ واژگان قرآنخيره شونده (منظور از شخوص بصر در عبارت "فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ ﭐلَّذِينَ کَفَرُواْ "اين است که چشم آن چنان خيره شود که پلکش به هم نخورد )
شاخصةلغتنامه دهخداشاخصة. [خ ِ ص َ ] (ع ص ) تأنیث شاخص . چشم واگشوده نهاده . (مقدمه ٔ لغت میر سید شریف جرجانی ). حیران و چشم بازمانده . خیره مانده . قال اﷲ تعالی : واقترب الوعد ا
شاخصه 1attribute 3واژههای مصوب فرهنگستانجزئیترین ویژگی و وجه منحصربهفرد یک دستساخته که آن را از دستساختههای دیگر متمایز میکند
شاخصه 2attribute 4, entity attributeواژههای مصوب فرهنگستانویژگیای که یک سامانه را از سامانۀ دیگر متمایز میکند
گواهی شاخصهattribute certificate 1, AC 2واژههای مصوب فرهنگستانساختاری دادهای حاوی مجموعهای از شاخصههای یک هستار
شاخصةلغتنامه دهخداشاخصة. [خ ِ ص َ ] (ع ص ) تأنیث شاخص . چشم واگشوده نهاده . (مقدمه ٔ لغت میر سید شریف جرجانی ). حیران و چشم بازمانده . خیره مانده . قال اﷲ تعالی : واقترب الوعد ا
زماننشانtimestampواژههای مصوب فرهنگستانشاخصهای مرکب از دادههای تاریخ و دادههای زمان که به پروندههای موجود رایانهای یا سطرهای پایگاه داده در هنگام ایجاد یا ویرایش تخصیص داده میشود
سنجههای روابطعمومیpublic relations multipliers, PR multipliersواژههای مصوب فرهنگستانشاخصههایی که برای تبیین ارزش تأثیرات فعالیتهای روابطعمومی به کار میروند
گواهی شاخصهattribute certificate 1, AC 2واژههای مصوب فرهنگستانساختاری دادهای حاوی مجموعهای از شاخصههای یک هستار
پیایهبندی سبکیstylistic seriationواژههای مصوب فرهنگستانتنظیم دستساختهها براساس تغییر شاخصههای سبکی آنها در طول زمان که برای تاریخگذاری نسبی به کار میرود