26 فرهنگ

7321 مدخل


ترجمه مقاله

شوم

šum

نحس؛ نامبارک.

بداختر، بدشگون، بدیمن، مشئوم، منحوس، ناخجسته، نامبارک، نامسعود، نامیمون، ناهماگون، ناهمایون، نحس ≠ خجسته، مبارک، میمون، همایون

evil, fated, fateful, ill, inauspicious, portentous, premonitory, unfortunate, unfriendly