شولاتلغتنامه دهخداشولات . (اِ مرکب ) لات شول . شلات . شلاته . لات شل . گل و لات کاریزها. در اصطلاح مقنی ها ظاهراً آب به گل بسیار آلوده . (از یادداشت مؤلف ).
شیلاتفرهنگ انتشارات معین(اِ.) شرکتی که به صید و پرورش و فروش ماهی و فرآورده های مربوط به آن می پردازد.