شولالغتنامه دهخداشولا. [ ش َ / شُو ] (اِ) کولا. کپنک . جامه ٔ نمدین خشن کردان و لران و کشاورزان . نمد. دلق گونه ٔ پشمین از نسیجی خشن فقرا را. جبه گونه از پشم که به زمستان روستائ
شولاتلغتنامه دهخداشولات . (اِ مرکب ) لات شول . شلات . شلاته . لات شل . گل و لات کاریزها. در اصطلاح مقنی ها ظاهراً آب به گل بسیار آلوده . (از یادداشت مؤلف ).