شوبرلغتنامه دهخداشوبر. [ ب ِ] (اِ) سوبر. حَرَکة. بِهش . زلنفج . برینس . (یادداشت مؤلف ). نوعی از بلوط.
شوبرتلغتنامه دهخداشوبرت . [ ب ِ ] (اِخ ) فرانتز (1797 - 1828 م .). آهنگساز مشهور اتریشی . وی در خاندانی گمنام و تهی دست در نزدیکی «وینه » متولد شد. در 12سالگی برای تحصیل موسیقی ب
شوبریلغتنامه دهخداشوبری . [ ش َ ب َ ] (اِخ ) محمدبن احمد الشوبری ، شافعی ،مصری ، فقیه و ملقب به شافعی زمان . در شوبر از شهرهای مصر بسال 977 هَ . ق . بدنیا آمد و در سال 1069 هَ .
شوبریلغتنامه دهخداشوبری . [ ش َ ب َ ] (اِخ ) محمدبن احمد الشوبری ، شافعی ،مصری ، فقیه و ملقب به شافعی زمان . در شوبر از شهرهای مصر بسال 977 هَ . ق . بدنیا آمد و در سال 1069 هَ .
شوبرتلغتنامه دهخداشوبرت . [ ب ِ ] (اِخ ) فرانتز (1797 - 1828 م .). آهنگساز مشهور اتریشی . وی در خاندانی گمنام و تهی دست در نزدیکی «وینه » متولد شد. در 12سالگی برای تحصیل موسیقی ب