شهردشتلغتنامه دهخداشهردشت . [ ش َ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهات هزارجریب در مازندران . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 164).
شکردشتلغتنامه دهخداشکردشت . [ ش ِ ک َ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گرگانرود بخش مرکزی شهرستان طوالش . سکنه ٔ آن 1053 تن . آب از رودخانه گرگانرود است . ده کوچک جام کوه جزء این ده
بنی طرفلغتنامه دهخدابنی طرف . [ ب َ طُ رُ ] (اِخ ) قبیله ای از قبایل عرب خوزستان . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 92). از عشایر عرب خوزستان ، مشتمل بر 2500 خانوار است که در بخش بستان از ش
دشتلغتنامه دهخدادشت . [ دَ ] (اِ) صحرا و بیابان . معرب آن دست باشد. (از برهان ). زمین بیابان . (شرفنامه ٔ منیری ). صحرا و بیابان و هامون و زمین هموار و وسیع وبی آب . (ناظم الاط
شکردشتلغتنامه دهخداشکردشت . [ ش ِ ک َ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گرگانرود بخش مرکزی شهرستان طوالش . سکنه ٔ آن 1053 تن . آب از رودخانه گرگانرود است . ده کوچک جام کوه جزء این ده
پارس آبادواژهنامه آزادبزرگ ترین شهر دشت مغان یا منطقه ی مغان در آذربایجان است. این شهر در مرز کشورهای جمهوری آدربایجان و ارمنستان قرار گرفته است. پارس آباد را قطب اقتصادی استان اردبی
سوسن چلچراغواژهنامه آزادنوعی گل از تیرۀ سوسنیان که تنها در روستای داماش شهرشتان رودبار، و رودسر در استان گیلان، مناطق محدودی از مازندران و اردبیل، و لنکران در کشور آذربایجان می روید.