شهرداذورلغتنامه دهخداشهرداذور. [ ش َ داذْ وَ ] (اِ مرکب ) دادور دادوران . قاضی اعظم در دوره ٔ ساسانی . (از ترجمه ٔ ایران در زمان ساسانیان ص 218).
شاپورلغتنامه دهخداشاپور. (اِخ )... ذوالاکتاف . پسر هرمز دوم (هرمزبن نرسی ). در مجمل التواریخ و القصص آمده است : «هنوز درشکم مادر بود که پدرش بفرمود تاج بر شکم مادرش نهادند، و او
داذور داذورانلغتنامه دهخداداذور داذوران . [ داذْ وَ رِ داذْ وَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رئیس کل قضات در دوره ٔ ساسانی که او را قاضی دولت یا شهر داذور میگفتند.(ایران در زمان ساسانیان تر