سماعیفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهکلماتی که از فصحا شنیده شده و در نظم و نثر استعمال کردهاند و دیگران هم استعمال میکنند و موقوف بر قاعده نیست و بر آنها قیاس نمیتوان کرد.
شنودهلغتنامه دهخداشنوده . [ ش َ / ش ِ/ ش ُ دَ / دِ ] (ن مف ) مسموع . شنیده شده : چون طوطیان شنوده همی گویی تو بربطی به گفتن بی معنی . ناصرخسرو.گر گوش بشنود که بمانند او کسی است ک
مسموعلغتنامه دهخدامسموع . [ م َ ] (ع ص ) شنیده شده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). شنوده . (آنندراج ). شنیده . (یادداشت مرحوم دهخدا) : به گوشم قوت مسموع و س