شناوۀ مهارmooring buoyواژههای مصوب فرهنگستانشناوه/ بویهای که شناورها را میتوان به جای لنگراندازی یا پهلوگیری به آن بست متـ . بویۀ مهار
لنگر شناوۀ مهارmooring anchorواژههای مصوب فرهنگستانلنگری برای نگه داشتن شناوهها/ بویههای مهار کشتی یا علائم کمک ناوبری متـ . لنگر بویۀ مهار
شناوۀ پالکشیwarping buoyواژههای مصوب فرهنگستانشناوه/ بویهای که در پالکشی برای تسهیل حرکت پال یا تنظیم نحوۀ جابهجایی شناور یا بستن پال بهعنوان نقطۀ ثابت یا تکیهگاه از آن استفاده میکنند متـ . بویۀ پال
شناوۀ جهات اصلیcardinal buoyواژههای مصوب فرهنگستانشناوهای که چهار جهت اصلی جغرافیایی در نقطۀ مبدأ را نشان میدهد متـ . بویۀ جهات اصلی
شناوۀ روگاهfairway buoy, mid-channel buoyواژههای مصوب فرهنگستانشناوه/ بویهای که روگاه را در آبراه مشخص میکند متـ . بویۀ روگاه
شناوۀ صوتیsonobuoyواژههای مصوب فرهنگستانفرستنده ـ گیرندۀ صوتی کوچکی که از هواگَرد بر سطح آب رها میکنند تا صدای زیردریایی را ردگیری و به هواگَرد ارسال کند
مهار شناوهایbuoy mooringsواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مهار که در آن شناور را به یک شناوه/ بویۀ مهار میبندند متـ . مهار بویهای
مهار 3mooring 1, moor 2واژههای مصوب فرهنگستانبستن شناور، اعم از کوچک و بزرگ، به محلی مشخص همچون موت یا لنگر یا شناوه/ بویۀ مهار بهوسیلۀ طناب یا زنجیر
مهار بالتیکیBaltic moorواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مهار شناور که در آن یک طناب یا بافه به سر لنگر بسته میشود و پس از انداختن لنگر و حرکت جانبی بهسمت اسکله، شناور از سمت اسکله با طناب مهار میشود
مهار دوبازوی مضاعفdouble-span mooringsواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مهار شناور با استفاده از لنگر که در آن هر سوی دهانه با دو لنگر نگه داشته میشود