شناورسازیflotationواژههای مصوب فرهنگستان[باستانشناسی] روشی برای بازیابی مواد آلی، مانند دانههای گیاهی و بقایای حشرات و نرمتنان از خاک کاوش با غوطهور کردن آن در آب [زمینشناسی، شیمی] فرایندی که در
شناورسازی با هواdissolved air flotationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش جداسازی که در آن ازطریق هوادهی، حبابهای هوا به مواد معلق فاضلاب میچسبند و آنها را در سطح شناور میسازند
شناورسازی کفآبیfroth flotationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شناورسازی با استفاده از مواد شوینده و کفکننده
چنگلغتنامه دهخداچنگ . [ چ َ ] (اِ) نام سازیست مشهور . (جهانگیری ) (برهان ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). سازی است مشهور که سر آن خمیده است و تارها دارد. (آنندراج ) (انجمن آرا)
تاج الدینلغتنامه دهخداتاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) ابن احمد دمشقی . یکی از بزرگان بنی محاسن است در نامه ٔ دانشوران از وی چنین یاد شده است : تاج الدین پسر احمد دمشقی از بنی محاسن که
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی دؤاد فرج بن جریربن ملک بن عبداﷲبن عبادبن سلام بن عبدهندبن لخم بن مالک بن قیض بن منعةبن برجان بن دوس بن الدّئل بن امیّةبن حذیفةب
دولغتنامه دهخدادو. [ دُ ] (عدد، ص ، اِ) عدد معروف که ترجمه ٔ اثنین باشد و این بر لفظ جمع نیز بیاید. (آنندراج ). شمار پس از یک و پیش از سه . یک با یک . اثنان . اثنتان . اثنین .
چولغتنامه دهخداچو. [ چ ُ ] (حرف اضافه ) (ادات تشبیه ) مخفف و مرادف چون است . (برهان ) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ). بمعنی مانند است . (برهان ) (شرفنامه ٔ منیری ). کلمه ٔ تشبیه و ب