شمیلافرهنگ نامها(تلفظ: šomilā) قلب شدهی [پدیده آوایی در زبان مثل : دیوار و دیوال] شُمیرا . ← شُمیرا و سمیرا.
شمیلاواژهنامه آزاد"شَمیلا " یا "شُمیلا" به دو معنای "بادی که از شمال میوزد" و "قلب شده ی "سمیرا "آمده بود" ...
شیلاتفرهنگ انتشارات معین(اِ.) شرکتی که به صید و پرورش و فروش ماهی و فرآورده های مربوط به آن می پردازد.
شیلانفرهنگ انتشارات معین[ مغ . ] (اِ.) 1 - موقع صرف ناهار و صلای طعام . 2 - سفرة امرا و بزرگان . 3 - طعام .
شمیرانلغتنامه دهخداشمیران . [ ش َ / ش ِ ] (اِخ ) احمد کسروی درباره ٔ کلمه ٔ شمیران آرد: شمیران که خود نام چند دز و آبادی است و همچنین سمیرم که دزی استوار میانه ٔ سپاهان و فارس بود
ابومنصورلغتنامه دهخداابومنصور. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالرزاق طوسی . از بزرگزادگان طوس . او در حدود 335 هَ . ق . یا کمی پیش از آن از جانب ابوعلی احمدبن محمدبن مظفربن محتاج چغانی سپ