شمیدتلغتنامه دهخداشمیدت . (اِخ ) اشمیدت . دکتر شمیدت از خاورشناسان است و در سال 33-1931م . به خرج دارالعلوم فیلادلفیا در تپه حصار مشغول حفریات و کاوشهایی شد؛ با این مقصود که شهر
شمیدلغتنامه دهخداشمید. [ ش َ ] (مص مرخم ، اِمص ) شمیدن . (ناظم الاطباء). رجوع به شمیدن شود. || آشفتگی . سرگردان شدگی . شمیدگی . || هراسیدگی . || حیرانی . سرگشتگی . || (ص ) مدهوش
تپه حصارلغتنامه دهخداتپه حصار. [ ت َپ ْپ َ ح ِ ] (اِخ ) تپه ای است به هشت میلی جنوب دامغان که عده ای از مستشرقین از آن جمله هوتوم شنیدلر و ویلیام جکن عقیده داشتند که محل شهر صددرواز
صددروازهلغتنامه دهخداصددروازه . [ ص َ دَ زَ ] (اِخ ) به یونانی هکاتم پیلس نام شهری است که در دوره ٔ سلوکیان و اشکانیان رونقی داشته است . در باب محل این شهر عقاید مختلف است ولی اکثر
جذبلغتنامه دهخداجذب . [ج َ ] (ع مص ) کشیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). ضد دفع. مقابل دفع. (از اقرب الموارد). کشیدن بسوی خود. (ناظم الاطباء). د
شاپورلغتنامه دهخداشاپور. (اِخ ) ابن اردشیر. نام دومین پادشاه سلسله ٔ ساسانی . معروف به شاپور اول است . داستان تولد او از دختر اردوان آخرین پادشاه سلسله ٔ اشکانی در شاهنامه و کتب