شمیانهلغتنامه دهخداشمیانه . [ ش َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، اِ) شامیانه . (ناظم الاطباء). رجوع به شامیانه شود.
شامیانهلغتنامه دهخداشامیانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) پوش که خیمه ٔ بزرگ سرپهن است . || سقف پهن پارچه ای و این لفظدر تکلم امروز هند هست . (فرهنگ نظام ). || سایبان و آفتاب گردان . چتر تا
شامیانهلغتنامه دهخداشامیانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) پوش که خیمه ٔ بزرگ سرپهن است . || سقف پهن پارچه ای و این لفظدر تکلم امروز هند هست . (فرهنگ نظام ). || سایبان و آفتاب گردان . چتر تا
شمطانةلغتنامه دهخداشمطانة. [ ش ُ ن َ ] (ع اِ) غوره ٔ خرمای به رسیدن درآمده و یا نیمه ٔ آن رطب شده . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
قرمیسینیلغتنامه دهخداقرمیسینی . [ ق ِ ] (اِخ ) ابراهیم بن شمیان ، مکنی به ابواسحاق . در عصر خود ریاست جبال را داشته و کرامات از او نقل شده است . وی با مشایخی از قبیل ابوعبداﷲ مقری م
سایه پوشلغتنامه دهخداسایه پوش . [ ی َ ] (اِ مرکب ) سایبان و شامیانه . (برهان ) (آنندراج ): سُعْنَة؛ سایه پوش بام . (منتهی الارب ).ظُلّة؛ سایه پوش و سایبان تنگ غیرفراخ . || درختستان