شمیانهلغتنامه دهخداشمیانه . [ ش َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، اِ) شامیانه . (ناظم الاطباء). رجوع به شامیانه شود.
شمیاءلغتنامه دهخداشمیاء. [ ش َ ] (ع اِ) (به میم از سیبویه ) بمعنی شنباء. (منتهی الارب ). رجوع به شنباء شود.
شمیانهلغتنامه دهخداشمیانه . [ ش َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، اِ) شامیانه . (ناظم الاطباء). رجوع به شامیانه شود.
شمیاءلغتنامه دهخداشمیاء. [ ش َ ] (ع اِ) (به میم از سیبویه ) بمعنی شنباء. (منتهی الارب ). رجوع به شنباء شود.
قرمیسینیلغتنامه دهخداقرمیسینی . [ ق ِ ] (اِخ ) ابراهیم بن شمیان ، مکنی به ابواسحاق . در عصر خود ریاست جبال را داشته و کرامات از او نقل شده است . وی با مشایخی از قبیل ابوعبداﷲ مقری م