سمورهلغتنامه دهخداسموره . [ س َ رَ / رِ ] (اِ) سمور : چون برون جست لوز از سوراخ شد سموره بنزد او گستاخ .عنصری .
شمارهلغتنامه دهخداشماره . [ ش ُ رَ / رِ ] (اِ) تعداد. اندازه . حساب . (ناظم الاطباء). عدد. عد. شمار. شمارش . (یادداشت مؤلف ).- از شماره برون شدن ؛ بی حد و حساب شدن . بیرون از اندازه و حساب گشتن : فضل تر
دفاع سهtierce (fr.), parry 3واژههای مصوب فرهنگستانوضعیت دفاعی شمارة سه در شمشیربازی که در آن نوک شمشیر بسیار بالاتر از دست قرار دارد و شمشیرباز دربرابر ضربههای هدایتشده بهسوی بالا و بیرون هدف (و دست در شمشیربازیِ تامتن) به دفاع میپردازد
شمارهلغتنامه دهخداشماره . [ ش ُ رَ / رِ ] (اِ) تعداد. اندازه . حساب . (ناظم الاطباء). عدد. عد. شمار. شمارش . (یادداشت مؤلف ).- از شماره برون شدن ؛ بی حد و حساب شدن . بیرون از اندازه و حساب گشتن : فضل تر
شمارهفرهنگ فارسی معین(شُ رَ یا رِ) (اِ.) 1 - عدد، شمار. 2 - عددی که نماد و نشانة چیزی است . 3 - عددی که نوبت یا رتبة کسی یا چیزی را نشان دهد. 4 - عددی که اندازة چیزی را نشان دهد. 5 - هر واحد از روزنامه ، مجله و مانند آن .
شمارهلغتنامه دهخداشماره . [ ش ُ رَ / رِ ] (اِ) تعداد. اندازه . حساب . (ناظم الاطباء). عدد. عد. شمار. شمارش . (یادداشت مؤلف ).- از شماره برون شدن ؛ بی حد و حساب شدن . بیرون از اندازه و حساب گشتن : فضل تر
حرفشمارهphoneword, vanity numberواژههای مصوب فرهنگستاننام یا حروفی که بهجای شمارۀ تلفن به کار میرود و معمولاً برای صاحب شماره معنای خاصی دارد
حفظ شمارهnumber portabilityواژههای مصوب فرهنگستانیکی از انواع خدمات شبکههای هوشمند که در آن مشترک میتواند مکان یا بهرهبردار خود را تغییر دهد، بیآنکه شمارۀ تلفن تغییر کند