شلپ و شلپلغتنامه دهخداشلپ و شلپ . [ ش ِ ل ِپ ْ پ ُ ش ِ ل ِ ] (اِ صوت مرکب ) حکایت صوت کفش راه رونده در گلابه . اسم صوت است و بیشتر در نتیجه ٔ فرورفتن آدمی در آب یا برهم زدن آن ایجاد
شلپویلغتنامه دهخداشلپوی . [ ش َ ] (اِ مرکب ) آواز پا هنگام راه رفتن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از انجمن آرا) (از برهان ). آواز پای مردم که نرم و آهسته روند در شب و غیره . (فرهن
شلپ و شلپلغتنامه دهخداشلپ و شلپ . [ ش ِ ل ِپ ْ پ ُ ش ِ ل ِ ] (اِ صوت مرکب ) حکایت صوت کفش راه رونده در گلابه . اسم صوت است و بیشتر در نتیجه ٔ فرورفتن آدمی در آب یا برهم زدن آن ایجاد
شلپ شلوپلغتنامه دهخداشلپ شلوپ . [ ش ِ ل ِ ش ُ ] (اِ صوت مرکب ) آواز دست و پا زدن در آب . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به شلپ و شلپ شود.
شلپواژهنامه آزادشُلُپْ sholop) در گویش گنابادی صدای برخورد اجسام و اشیاء با آب را گویند ، ریختن ، افتادن ، سقوط کردن