شلمغانیلغتنامه دهخداشلمغانی . [ ش َ م َ ] (اِخ ) ابوجعفر محمدبن علی معروف به ابن ابی العزاقر از مردم شلمغان از قرای واسط بود و اواز جمله کسانی است که به مخالفت با حسین بن روح و مذه
شلمغانیهلغتنامه دهخداشلمغانیه . [ ش َ م َ نی ی َ ] (اِخ ) عزاقریه . پیروان محمدبن علی بن ابی العزاقر که عزاقریه نیز نامیده میشوند. رجوع به شلمغانی و عزاقریه شود.
شلمغانلغتنامه دهخداشلمغان . [ ش َ م َ ] (اِخ ) نام قریه ای است از واسط که اکنون خراب است و از آنجاست ابوجعفر محمدبن علی شلمغانی معروف به ابن ابی العزاقر. (از انجمن آرا) (آنندراج )
شلمغانیهلغتنامه دهخداشلمغانیه . [ ش َ م َ نی ی َ ] (اِخ ) عزاقریه . پیروان محمدبن علی بن ابی العزاقر که عزاقریه نیز نامیده میشوند. رجوع به شلمغانی و عزاقریه شود.
بصریلغتنامه دهخدابصری . [ ب َ ] (اِخ ) جانشین شلمغانی . ابن العزاقر مؤسس مذهب عزا قریه بود. در خاندان نوبختی آمده است : بعد از قتل شلمغانی یک نفر بنام بصری جانشینی او را ادعا ک
ابوجعفرلغتنامه دهخداابوجعفر. [ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) کنیت محمدبن علی شلمغانی . رجوع به ابن ابی عزاقر... شود.
محمدلغتنامه دهخدامحمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی ... رجوع به شلمغانی ابوجعفر محمدبن علی ... شود.