شلتوکلغتنامه دهخداشلتوک . [ ش َ ] (اِ) چلتوک . شالی . (یادداشت مؤلف ). شالی و برنجی که هنوز از پوست برنیاورده باشند. (از برهان ) (از غیاث ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء) (آنندراج )
شلتوکفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهبرنجی که هنوز آن را از پوست در نیاورده باشند؛ برنج نکوبیدهای که دارای پوستۀ نازک گندمیرنگ است؛ شالی.
شلتوکلغتنامه دهخداشلتوک . [ ش َ ] (اِ) چلتوک . شالی . (یادداشت مؤلف ). شالی و برنجی که هنوز از پوست برنیاورده باشند. (از برهان ) (از غیاث ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء) (آنندراج )
چغادلغتنامه دهخداچغاد. [ چ َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «یکی از قرای بلوک کام فیروز فارس است . طول جلگه ٔ این بلوک از مشرق بمغرب شش فرسخ و عرض آن سه فرسخ میباشد. زراعتش
جدیدلغتنامه دهخداجدید. [ ج َ ](اِخ ) قریه ای است از توابع کربال از محال فارس . اکثر محصول آن شتوی است و شلتوک کاری هم میکنند. طول بلوک کربال از مشرق بمغرب زیاده از 20 فرسخ و عرض
جبل انارویهلغتنامه دهخداجبل انارویه . [ ج َ ب َ ؟ ] (اِخ ) صاحب مرآت البلدان آرد: از قرای بلوک صیمکان فارس میباشد. طول جلگه ٔ این بلوک ازمغرب بمشرق نه فرسخ و عرض از نیم الی یک فرسخ و ر
ارسنجانلغتنامه دهخداارسنجان .[ اَ س َ ] (اِخ ) (خره ٔ...) بلوکی است میانه ٔ مشرق وشمال شیراز محدود از جانب مشرق به آباده ٔ طشک و از سمت شمال ببلوک کمین و از طرف مغرب بنواحی مرودشت