شقدلغتنامه دهخداشقد.[ ] (ع مص ) بیخواب شدن . || شورچشم شدن .(تاج المصادر بیهقی ). ولی در متون دیگر دیده نشد.
شقدارلغتنامه دهخداشقدار. [ ش ِ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) حاکم و محصلی که از یک قسمت زمینی مالیات جمع میکند. (ناظم الاطباء). حاکم دیهات و عامل پرگنات . (غیاث ) (آنندراج ). || مضطرب ک
شقداریلغتنامه دهخداشقداری . [ ش ِ ] (حامص مرکب ) منصب و خدمت شقدار. || ناپایداری و بیقراری . || آشفتگی و پریشانی و سرگردانی . (ناظم الاطباء).
شقدفلغتنامه دهخداشقدف . [ ش ُ دُ ] (ع اِ) نوعی از هودج معمول اهالی حجاز. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). نوعی از هوده . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
شقدةلغتنامه دهخداشقدة. [ ش ِ دَ ] (ع اِ) حشیشی است بسیارپیه و بسیارشیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). گیاهی نیک پرشیر. (از ناظم الاطباء) (از مخزن الادویه ).
شقدارلغتنامه دهخداشقدار. [ ش ِ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) حاکم و محصلی که از یک قسمت زمینی مالیات جمع میکند. (ناظم الاطباء). حاکم دیهات و عامل پرگنات . (غیاث ) (آنندراج ). || مضطرب ک
شقداریلغتنامه دهخداشقداری . [ ش ِ ] (حامص مرکب ) منصب و خدمت شقدار. || ناپایداری و بیقراری . || آشفتگی و پریشانی و سرگردانی . (ناظم الاطباء).
شقدفلغتنامه دهخداشقدف . [ ش ُ دُ ] (ع اِ) نوعی از هودج معمول اهالی حجاز. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). نوعی از هوده . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
شقدةلغتنامه دهخداشقدة. [ ش ِ دَ ] (ع اِ) حشیشی است بسیارپیه و بسیارشیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). گیاهی نیک پرشیر. (از ناظم الاطباء) (از مخزن الادویه ).
عبدالرحیملغتنامه دهخداعبدالرحیم . [ ع َ دُرْ رَ ] (اِخ ) ابن مصطفی بن احمد الدمشقی الصالحی ، مکنی به ابن شقده . وی مردی فاضل بود و به تاریخ سخت عنایت داشت . از تألیفات اوست : المنتخ