تقادیرلغتنامه دهخداتقادیر. [ ت َ ] (ع اِ)ج ِ تقدیر. (ناظم الاطباء): اذا حلت التقادیر بطلت التدابیر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : و انواع تدابیر موافق انوار تقادیر نمی آید. (سندبادن
شادروانلغتنامه دهخداشادروان . [ رَ ] (ص مرکب ) دعایی است مرده را پیش از بردن نام او. با روح شاد. مغفور. خدا بیامرز. آمرزیده . مبرور. غفران پناه . جنت مکان . خلدمکان . خلدآشیان . ||
تقادیرلغتنامه دهخداتقادیر. [ ت َ ] (ع اِ)ج ِ تقدیر. (ناظم الاطباء): اذا حلت التقادیر بطلت التدابیر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : و انواع تدابیر موافق انوار تقادیر نمی آید. (سندبادن
merrierدیکشنری انگلیسی به فارسیشادتر، شاد، فراخ، خوش، بشاش، مسرور، سرخوش، سرمست، شاد کام، خوشحال، شادمان، پرنشاط، خوشدل، سرحال، پر میوه، با نشاط، شاد دل، خرم، خشنود، خندان، خوش وقت، خوشنود، س
happierدیکشنری انگلیسی به فارسیشادتر، مبارک، خوشحال، شاد، راضی، خوش، خرسند، خوشبخت، سعادتمند، مسرور، فرخنده، خندان، خجسته، سعید، سفیدبخت، بانوا، فرخ، خوش وقت، محظوظ
شادروانلغتنامه دهخداشادروان . [ رَ ] (ص مرکب ) دعایی است مرده را پیش از بردن نام او. با روح شاد. مغفور. خدا بیامرز. آمرزیده . مبرور. غفران پناه . جنت مکان . خلدمکان . خلدآشیان . ||