شعیراءلغتنامه دهخداشعیراء. [ ش َ ] (اِخ ) لقب بکربن مر که پسر دختر ضبة و یا نام دختر ضبةبن ادّ که مادر قبیله است . (منتهی الارب ).
شعراءلغتنامه دهخداشعراء. [ ش َ ] (ع ص ) مؤنث اشعر. درشت و زشت اززن و ماده شتر و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). خشن و زشت . (از اقرب الموارد)
شعراءلغتنامه دهخداشعراء. [ ش ُ ع َ ] (اِخ ) سوره ٔ بیست و ششم از قرآن کریم و آن 227 آیت است ، پس از فرقان وپیش از نمل . در مکه نازل شده و با این آیه شروع میشود: طسم تلک آیات الکت
شعراءلغتنامه دهخداشعراء. [ ش ُ ع َ ] (ع اِ) ج ِ شاعر. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). شعرا (در تداول فارسی زبانان ). رجوع به شعرا و شاعر شود.
شعراءلغتنامه دهخداشعراء. [ ش َ ] (ع ص ) مؤنث اشعر. درشت و زشت اززن و ماده شتر و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). خشن و زشت . (از اقرب الموارد)
شعراءلغتنامه دهخداشعراء. [ ش ُ ع َ ] (اِخ ) سوره ٔ بیست و ششم از قرآن کریم و آن 227 آیت است ، پس از فرقان وپیش از نمل . در مکه نازل شده و با این آیه شروع میشود: طسم تلک آیات الکت
شعراءلغتنامه دهخداشعراء. [ ش ُ ع َ ] (ع اِ) ج ِ شاعر. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). شعرا (در تداول فارسی زبانان ). رجوع به شعرا و شاعر شود.
شقیراءلغتنامه دهخداشقیراء. [ ش ُ ق َ ] (اِخ ) عایشه ام المؤمنین . (امتاع الاسماع ج 1 ص 512). رجوع به عایشة شود.