شعبان المعظملغتنامه دهخداشعبان المعظم . [ ش َ نُل ْ م ُ ع َظْ ظَ ] (ع اِ مرکب ) ماه شعبان ، چنانکه ماه محرم با وصف حرام بصورت محرم الحرام ورمضان به صورت رمضان المبارک و صفر به صورت صفرا
ذات الشعبینلغتنامه دهخداذات الشعبین . [ تُش ْ ش َ ب َ ] (اِخ ) یکی از وادیهای علاة به یمامه است و مخلافی است به یمن . (معجم البلدان ).
شاذان الاسودلغتنامه دهخداشاذان الاسود. [ نُل ْ اَس ْ وَ ] (اِخ ) ابن عامر، مکنی به ابوعبدالرحمان . از روات حدیث و تابعی است . رجوع به شاذان بن عامرو ابوعبدالرحمان شاذان الاسودبن عامر شو
دم الثعبانلغتنامه دهخدادم الثعبان . [ دَ مُث ْ ث ُ ] (ع اِ مرکب ) دم الاخوین . خون سیاوشان . (ناظم الاطباء). ایدع . شیان . دم التنین . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دم الاخوین و خون سیاوش
شعباناتلغتنامه دهخداشعبانات . [ ش َ ] (ع اِ) ج ِ شَعبان . (اقرب الموارد) (یادداشت مؤلف ) (ناظم الاطباء). رجوع به شعبان شود.
معظملغتنامه دهخدامعظم . [ م ُ ع َظْ ظَ ] (ع ص ) بزرگ داشته شده و بزرگ شمرده و به بزرگی صفت نموده شده . (آنندراج ). بزرگ کرده شده و بزرگ داشته و به بزرگی توصیف شده و بزرگ شمرده ش
ابوالعباسلغتنامه دهخداابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) صلاح الدین . احمدبن عبدالسیدبن شعبان بن محمدبن جابر. او از خاندانی جلیل به شهر اربل بود و در اول حاجبی ملک المعظم مظفر
اسعدلغتنامه دهخدااسعد. [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن الخطیر، ابی سعید مهذب بن مینا، ابن زکریابن ابی قدامةبن ابی ملیح مماتی المصری النصرانی الکاتب الشاعر. مکنی به ابی المکارم و معروف به
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن موسی بن یونس بن محمدبن منعةبن مالک بن محمدبن سعدبن سعیدبن عاصم بن عائذبن کعب بن قیس بن ابراهیم الأربلی الاصل الفقیه الشافعی . ابن خ
تاج الدینلغتنامه دهخداتاج الدین . [جُدْ دی ] (اِخ ) حرب بن محمد بن عزالملک نبیره ٔ پسری تاج الدین ابوالفضل بزرگ که در سال 564 هَ . ق . پس از ملک شمس الدین محمد به امارت سیستان رسید: