شظیفلغتنامه دهخداشظیف . [ ش َ ] (ع ص ) درخت خشک از بی آبی و سخت پژمرده . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
شیفتنفرهنگ انتشارات معین(تَ) [ په . ] (مص ل .) 1 - دلباخته شدن ، عاشق شدن .2 - آشفته شدن . 3 - حیران شدن .
درختلغتنامه دهخدادرخت . [ دَ / دِ رَ ] (اِ) ترجمه ٔ شجر. (آنندراج ). هر گیاه خشبی که دارای ریشه وتنه و ساقه و شاخه ها بود. شجر. نهال . (ناظم الاطباء).رستنی بزرگ و ستبر که دارای