شش ناحیهلغتنامه دهخداشش ناحیه . [ ش ِ ی َ / ی ِ ] (اِخ ) از بلوکات ولایت قشقایی فارس . طول 126 هزار و عرض 66 هزار گز. حد شمالی : اصفهان . شرقی : چهار دانگه و آباده ٔ اقلید. غربی : ب
سرحد شش ناحیهلغتنامه دهخداسرحد شش ناحیه . [س َ ح َدْ دِ ش ِ ی َ ] (اِخ ) بلوک از سردسیرات فارس . در میانه ٔ شمال و مغرب شیراز افتاده است . در همه چیز مانند سرحد چهاردانگه است . درازی آن
شناحیةلغتنامه دهخداشناحیة. [ ش َ ی َ ] (ع ص ) دراز تن دار از مردم و شتر. (منتهی الارب ). فقط به ماده شتر دراز تن دار و شادمان اطلاق شود: بکرة شناحیة. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطب
سرحد شش ناحیهلغتنامه دهخداسرحد شش ناحیه . [س َ ح َدْ دِ ش ِ ی َ ] (اِخ ) بلوک از سردسیرات فارس . در میانه ٔ شمال و مغرب شیراز افتاده است . در همه چیز مانند سرحد چهاردانگه است . درازی آن
پادنالغتنامه دهخداپادنا. (اِخ ) ناحیه ای از نواحی سرحد شش ناحیه بفارس است و قصبه ٔ آن خور. || نام رودخانه ای در همین ناحیه که آبی شیرین و گوارا دارد و از چشمه مار برخاسته است و ن
دانگلغتنامه دهخدادانگ . (اِخ ) یکی از شش قسمت شش ناحیه که بلوکی از چهارده بلوک قشقائی است و پنج ناحیه ٔ دیگر: پادنا. حنا. سمیرم . فلرد. واردشت است و همه ٔ شش ناحیه 24 قریه دارد.
سیمیرملغتنامه دهخداسیمیرم . [ ] (اِخ ) ناحیه ٔ... از نواحی سرحد. شش ناحیه است که قصبه ٔ آن نیز سیمیرم است . (فارسنامه ٔ ناصری ). رجوع به سمیرم شود.
شمس الدینلغتنامه دهخداشمس الدین .[ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) چشمه ای است از بلوک سرحد شش ناحیه نیم فرسخ مغربی خان میرزا. (فارسنامه ٔ ناصری ).