ششماههلغتنامه دهخداششماهه . [ ش َ / ش ِ هََ / هَِ ] (ص نسبی ) شش مهه . آنکه شش ماه دارد. آنچه شش ماه مدت دارد: مگر شش ماهه بدنیاآمده ای ؟! (از یادداشت مؤلف ). رجوع به شش مهه شود.
تقلیلغتنامه دهخداتقلی . [ ت ُ ] (اِ) گوسفند ششماهه را گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا) (آنندراج ). و این ترکی است چه در فارسی قاف نیست و اگر در لغتی قاف باشد اصل آن غی
شش مههلغتنامه دهخداشش مهه . [ ش َ / ش ِ م َ هََ / هَِ ] (ص نسبی ) ششماهه : شاخ چو مریم از صفت عیسی شش مهه به برکرده بسان مریمش نفخه ٔ روح شوهری . خاقانی .رجوع به ششماهه شود.
طمروسلغتنامه دهخداطمروس . [ طُ ] (ع اِ) نان کوماج . || بره . || اسب کره ٔ ششماهه . || (ص ) مرد دروغگوی . (منتهی الارب ). سخت دروغزن . (مهذب الاسماء). دروغگوی . (منتخب اللغات ). |
باکوسلغتنامه دهخداباکوس . (اِخ ) نام رومی دیونیزوس ، خدای تاکستان و شراب و جذبه ٔ عارفانه در نزد یونانیان قدیم . وی سرگذشتی تاریک و مبهم دارد، دیونیزیوس پسر زئوس ومادرش سمله بود