شسلغتنامه دهخداشس . [ ش ُس س ] (ع اِ) زمین سخت و درشت که به یک سنگ ماند. ج ، شِساس ، شُسوس ، شَسیس . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). زمین سخت . (مه
asدیکشنری انگلیسی به فارسیمانند، چنانکه، بطوریکه، بعنوان مثال، چون، همچنانکه، چه، هنگامیکه، نظر باینکه، در نتیجه
شسلغتنامه دهخداشس . [ ش ُس س ] (ع اِ) زمین سخت و درشت که به یک سنگ ماند. ج ، شِساس ، شُسوس ، شَسیس . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). زمین سخت . (مه
شوستاکویچلغتنامه دهخداشوستاکویچ . [ شُس ْ ک ُ ] (اِخ ) دیمیتری . از بزرگترین آهنگسازان معاصر است . در پترزبورگ [ لنین گراد ] بسال 1906 م . متولد گردید. از نه سالگی شروع به تحصیل پیان
شوسترلغتنامه دهخداشوستر. [ شُس ْ ت ِ ] (اِخ ) مُرْگان . مستشار آمریکائی امور مالی . در 1328 هَ .ق . به ایران آمد تا به مالیه ٔ ایران سر و صورتی بدهد اما بر اثر فشار روسها مجبور ب
شساسلغتنامه دهخداشساس . [ ش ِ ] (ع اِ) ج ِ شَس ّ. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به شس شود.