حرقفیلغتنامه دهخداحرقفی . [ ح َ ق َ فی ی ] (ع ص نسبی ، اِ) یکی از سه استخوان که استخوان حرقفه ٔ پهلو را تشکیل دهند. علی بن زین العابدین همدانی گوید:استخوان خاصره که حرقفه نیز نام
اميردیکشنری عربی به فارسیشاهزاده , وليعهد , فرمانرواي مطلق , شاهزاده بودن , مثل شاهزاده رفتار کردن , سروري کردن