شسهلغتنامه دهخداشسه . [ ش ُ س ِ ] (فرانسوی ، اِ) یا شوسه . راههای هموارکرده و ساخته . شاهراه . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شوسه شود.
شسهلغتنامه دهخداشسه . [ ش ُ س ِ ] (فرانسوی ، اِ) یا شوسه . راههای هموارکرده و ساخته . شاهراه . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شوسه شود.
لاکشلغتنامه دهخدالاکش . [ ک ِ] (اِ) ظاهراً «شُسه ٔ» امروزی است که در دو طرف جوئی دارد برای فاضل آب : و اول کسی که بر طبرستان راه لاکش پدید کرد از پریم تا ساری و از ساری تا گرگان
شوسهلغتنامه دهخداشوسه . [ ش ُ س ِ ] (فرانسوی ، اِ) شُسِه . راه ساخته و پرداخته . || در تداول فارسی ، جاده ٔ اتومبیل رو و غیرآسفالته . راه ساخته شده و شن و سنگ ریزه ریخته شده . (
تاریخ جلالیلغتنامه دهخداتاریخ جلالی . [ خ ِ ج َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مبداء تاریخی که به امر ملکشاه سلجوقی در ایران ایجاد شد. مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون در ذیل کلمه ٔ تاریخ آرد: و