شریطهفرهنگ انتشارات معین(شَ طَ یا طِ) [ ع . شریطة ] (اِ.) 1 - شرط و پیمان ؛ ج . شرایط (شرائط ). 2 - دعا یا نفرینی که شاعر در اواخر قصیده به صورت «تا فلان باشد فلان باد» می آورد؛ تأبید
شریطهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. شرط؛ پیمان.۲. (ادبی) عبارتی که شاعر همراه دعا یا نفرین در پایان قصیده میآورد.۳. پایان کار.
شاریتهلغتنامه دهخداشاریته . [ ت ِ ] (اِخ ) لاشارتیه (لاشاریته - سور - لوار) مرکز کمون نیور از اروندیسمان کن است و در ساحل رود لوار واقع شده ، 5500 تن جمعیت دارد. محصولات عمده ٔ آن
شریتالغتنامه دهخداشریتا. [ ش َ ] (هزوارش ، اِ) به لغت زند، پادشاه . (برهان ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).