لغتنامه دهخدا
انفعال . [ اِ ف ِ ] (ع مص ) شدن کار، یقال : فعلته فانفعل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کرده شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || اثر پذیرفتن . || شرمنده شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || مقوله ٔ انفعال یا ان ینفعل یکی از مقولات عشر ارسطو و یکی از مقولات نه گانه ٔ عرضی است و آن