شرعاًلغتنامه دهخداشرعاً. [ ش َ عَن ْ ] (ع ق ) بطور شرع و به قانون شرع . (از ناظم الاطباء). بر حسب شرع . (یادداشت به خط دهخدا). مقابل عرفاً : خدای تعالی قصاص بواجب کرد مر قاتل راب
شرعافلغتنامه دهخداشرعاف . [ ش ِ / ش ُ ] (ع اِ) پوست شکوفه ٔ خرمابن نر. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
شرعافلغتنامه دهخداشرعاف . [ ش ِ / ش ُ ] (ع اِ) پوست شکوفه ٔ خرمابن نر. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
نفلفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهغنیمتی که از دشمن بگیرند و شرعاً متعلق به پیامبر، امام، یا حکومت اسلامی است.
کتابیلغتنامه دهخداکتابی . [ ک ِ ] (ص نسبی ) شرعاً کافری است که به پاره ای از کیشهای کتابهای منسوخ متدین باشد. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). کافر کتابی که دین منسوخ دارد. (غیاث اللغ
لَا تَأْتِيهِمْفرهنگ واژگان قرآننزد آنان نمی آمدند (چون در عبارت "إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ لَا تَأْتِيهِمْ " بعد از" إذ "آمده ماضی ،معن